درود داداش گلم: من با اينكه خودم بلاگ اسپات تارنگار دارم اما اينجاها نمي تونم ديدگاهمو بگذارم. اودم بگم خيلي خوشحالم از اينكه مي خواي بنويسي و بيگمان باش هميشه خواننده ي نوشته هاي سرشار از مبارزه و عشقت به ايران براي ايرانتم... خواهرت فروغ
به قول خودت درود بر کاوه ی زمان که جور ضحاکیان را بر نمی تابد. گفتی بنویس از کجایش بنویسم؟ دیریست که قلم هم توان نوشتن این جور و خفقان را ندارد. فریادهایمان در گلو خشکیده است. و هیچ دست گرمی دستهایمان را نمی فشارد چون زمستان است. پاینده باشی هرچند برای من امیدی نمانده اما شاید به قول تو توی او شعر قشنگت (که کاش می شد بزاریش توی وبلاگت) گرچه امروز خموشیم همه اما فردا در خوروشیم همه روشنی نزدیک است
درود داداش گلم:
پاسخ دادنحذفمن با اينكه خودم بلاگ اسپات تارنگار دارم اما اينجاها نمي تونم ديدگاهمو بگذارم.
اودم بگم خيلي خوشحالم از اينكه مي خواي بنويسي و بيگمان باش هميشه خواننده ي نوشته هاي سرشار از مبارزه و عشقت به ايران براي ايرانتم...
خواهرت فروغ
به قول خودت درود بر کاوه ی زمان که جور ضحاکیان را بر نمی تابد. گفتی بنویس از کجایش بنویسم؟ دیریست که قلم هم توان نوشتن این جور و خفقان را ندارد. فریادهایمان در گلو خشکیده است. و هیچ دست گرمی دستهایمان را نمی فشارد چون زمستان است. پاینده باشی
پاسخ دادنحذفهرچند برای من امیدی نمانده اما شاید به قول تو توی او شعر قشنگت (که کاش می شد بزاریش توی وبلاگت)
گرچه امروز خموشیم همه اما
فردا در خوروشیم همه
روشنی نزدیک است