۸ اردیبهشت ۱۳۸۹

ز شیر شتر خوردن وسوسمار

خبر کوتاه و فاجعه بار:



7 اردیبهشت 89 ، در جریان مسابقه فوتبال سپاهان ایران-الاهلی امارات ، از سری رقابت های جام باشگاههای آسیا ، در حاشیه زمین پلاکاردی نصب شده بود که نام جعلی "خلیج ع.ر..." بر روی آن نوشته شده بود.
گرچه صدا و سیما چندین بار کوشید این پلاکارد را سانسور کند ولی سرانجام صبر جواد خیابانی بسر آمد و لب به  اعتراض گشود.
اما ...
آقای ساکت ، مدیرعامل محترم باشگاه فرهنگی ورزشی سپاهان! چرا شما به نماینده فیفا و ناظر بازی اعتراض نکردید که عربهای ... با اینکار گستاخانه به یکپارچگی سرزمینی ایران تعرض کردند و غرور ملی ایرانیان را جریحه دار؟!

آقای ساکت و مسئولین جمهوری اسلامی ، چطور به رسمیت نشناختن اسراییل و غرور ملی فلسطینیان، از کسب مدال طلای المپیک ، با ارزش تر است؟ اما آب و خاک این مملکت به هیچ نمی ارزد؟

در حالیکه موقعیت کسب طلای المپیک هر چهار سال یکبار پیش می آید، ولی مسابقات جام باشگاههای آسیا هرسال برگزار میشود و هرسال 4 تیم ایرانی در این رقابتها حضور دارند.
چطور آقای ساکت به خاطر یک اشتباه داوری و سایر مسائل داخلی به فیفا شکایت میکند! اما درباره موضوعی که به ملیت و ایرانیت و یکپارچگی سرزمینی کشور مربوط میشود چشم پوشی میکند؟!

اما دریغ که حکومت جمهوری اسلامی و دنباله رو آن ، بادمجان دورقاب چین هایش ، اصلا اعتقادی به این حرفها ندارند!
به روشنی به یاد میاورم که  در جریان آخرین بازی ایران و امارات در ورزشگاه آزادی نه تنها هیچ پلاکاردی از سوی دست اندرکاران نصب نشده بود که نیروی انتظامی از ورود پرچمی که نام خلیج فارس روی آن نوشته شده بود به ورزشگاه آزادی جلوگیری کرد.

و اما سخنی کوتاه با هموطنان عزیزی که هرگاه می خواهند سفر تفریحی به خارج از کشور داشته باشند ، ساده ترین و نزدیک ترین مکان ، "دبی" به ذهنشان میرسد!
حتما اخبار چند روز پیش را شنیدید که وزیر خارجه امارات باز هم مدعی شد: " ابران ، بخشی از کشور امارات را اشغال کرده، همانطور که اسرائیل بخشی از فلسطین را اشغال کرده" !!!
یادتون هست چند ماه پیش ، در فرودگاه امارات چطور به هموطنهای ما بی احترامی شد؟
به همین زودی یادمون رفت چطور همه مسافرهای ایرانی را – از زن و مرد ، دختر و پسر- وسط سالن بازرسی فرودگاه لخت کردن و در همین وضعیت ، پلیس های مرد عرب ، خانمهای ایرانی را بازرسی بدنی کردن؟!
یادمون رفت یک دختر ایرانی در جریان همین بازرسی بدنی(که پلیس امارات به بهانه بازرسی داخل رحم چه ها که نکرد!)، بکارتش را از دست داد! و خانواده آن دختر بعد از آنکه به سفارت ایران پناه برد و از پلیس امارات شکایت کرد، چه پاسخ غیرمسئولانه ای شنید؟!
اینقدر بی غیرت شده ایم؟

یعنی ایرانی اینقدر بدبخت و بی رگ شده که عرب ملخ خور اینقدر توهین و بی احترامی کند، و بعد ایرانی برایش مهم نباشد ، و دوباره ارز مملکت را به جیب عربهای شکم گنده بریزد ، تا با همین پول "Iranian ladies" ! را به خدمت بگیرند تا ...

آخر، یک ایرانی با چنین شرایطی چطور میتواند به "دبی" برود و در آنجا خوش باشد و به یاد نیاورد ، اینجا همان کشوریست که یکپارچگی سرزمینی و غرور ملی اش را زیر سوال برده، به هموطنانش - فقط و فقط چون ایرانی بوده اند- توهین و تعرض کرده و ...
گویی هیچ اتفاقی نیفتاده!
که ایرانی اگر از این غصه بمیرد ، رواست !
دوستان خبرنگار ، وبلاگ نویس، فعال در فیس بوک و همه دوستانی که با افرادی در ارتباط هستید ، لطفا از این 2 موضوع به سادگی عبور نکنید :
1- کوتاهی باشگاه سپاهان در اعتراض به نام جعلی برای خلیج فارس
2- تلاش مستمر برای منصرف کردن هموطنانمان از سفر و اقامت در امارات
شما را به خدا چند ثانیه فکر کنیم ........

۱۹ فروردین ۱۳۸۹

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی

      کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
      کارما شاید اینست
      که در افسون گل سرخ شناور باشیم

     نمیدونم کار ما چیه، یا شایدم به قول هندیا "کارما" ؟
    اما میدونم نمیتونم به شناور بودن در افسون دلخوش باشم.
    نمیخوام راز جهانا کشف کنم که به سروده حافظ:
    حدیث از مطرب و می گو و "راز دهر" کمتر جو
    که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
    اما کسی که در مسیر دانستن و خواندن گام برمیداره نمیتونه دست از تلاش برای دانستن برداره و بازگشت به 
     "شناور"ی براش ناممکنه.
   اما میدونم که تو دریای زندگی نباید اونقدر به ژرفا رفت که غرق شد و لذت دیدن خورشید تابناک را از دست داد نه اینکه
   فقط درسطح موند و لذت کشف شگفتیهای اعماق را از دست داد.
   و این شیوه ایه که من بهش میگم زندگی "خیام وار"
   در دایره ای کامدن و رفتن ماست
   کانرا نه بدایت نه نهایت پیداست
   کس می نزند دمی در این معنی راست
   کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست